یه آقا

یه آقا

تـــَمَنـَّیتُ مِن لَیلی عَن ِ البُعدِ نَظرَة ً...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

Title-less

دوشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۰، ۱۰:۰۹ ق.ظ

           دیشب مامان می‌گفت: بین الحرمین نمی‌ری زیارت؟ یه نگاه مردّد انداختم و با مکث گفتم: چی؟ خیلی طبیعی دوباره پرسید: می‌گم بین الحرمین حرم نمی‌ری؟ یه مدتی که گذشت، کاشف به عمل اومد که منظورشون "بین الطلوعین" هست!
           بین الطلوعین، فاصله‌ی اذان صبح و طلوع آفتابه، که تو شبانه روز، وقتی بهتر از اون نداریم. مستحبه که آدم اگه می‌خواد زیارتی بکنه، یا سر قبر امواتش بره، تو این ساعت باشه. خواب بین الطلوعین، بدترین خواب‌هاست. در این مورد احادیثی داریم. می‌گن هرکی تو بین الطلوعین خوابه، سهمش از معنویات ـ و حتی مادیات ـ به شکل قابل توجهی کم می‌شه و به اصطلاح اون روزش "رزق" نداره. آخ آخ! محسن کجایی که گفتم بین الطلوعین و یاد کله پاچه افتادم! کجایی که باز بریم یه دست کله پاچه‌ی چرب بگیریم و بزنیم به بدن، این رگ و پی‌مون حال بیاد!
           اون‌قدر فرهنگ بیداریِ این ساعت، تو جامعه کم شده، که مردم با این واژه بیگانه‌ن! یادمه سه چهار سال پیش که تازه داشتم خودمو جر می‌دادم (!) که تو این ساعت بیدار باشم، (و صد البته هنوز هم موفق نشدم!) رفته بودم قبرستون "شیخان" قم. مقبره‌ی مشهوریه. نیم ساعتی بود که اذون داده بودن. دیدم در قبرستون بسته است. بعد این‌که کلی در زدم، خادم اون‌جا با صدای خواب‌‌آلود گفت: کیه؟
گفتم: "کیه" چیه؟! بیا در رو باز کن می‌خوام فاتحه بخونم!
           ـ آخه الآن وقت قبرستون اومدنه؟! کله‌ی سحر؟! در ساعت هفت باز می‌شه.
           ـ  بین الطلوعینه‌ها! اتفاقا الآن وقت فاتحه خوندنه!
           ـ بین الچی‌چیه؟!
           کلی خندیدم! لحن پرسیدنش خیلی جالب بود. گفتم: همون بگیری بخوابی بهتره! نخواستیم!

دوشنبه
۲شعبان ۱۴۳۲
مشهدالرضا علیه السلام

۹۰/۰۴/۱۳