یه آقا

یه آقا

تـــَمَنـَّیتُ مِن لَیلی عَن ِ البُعدِ نَظرَة ً...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

Title-less

يكشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۰، ۰۸:۴۱ ب.ظ

           بالاخره بعد از چند سال تاخیر، آخر هفته قبل، رفتیم تهران و مادر، تحت عمل سنگ صفرا قرار گرفت. دو تا قلوه سنگ از تو کیسه صفراش در آوردند، قدّ ریگهای نونوایی سنگک!
           روز پنجشنبه لاپاراسکوپی  ـ اگه اسمشو اشتباه ننویسم؛ چون ساوات ماوات درست حسابی که ندارم! ـ  کرد و ظهر جمعه هم مرخص شد. 
           این چند روزه رفته خونه مادربزرگ، که ازش مراقبت کنه. حالا احساس میکنم محبتم نسبت به مامان، چند برابر شده!
           این روزها که خونه نیست، هرچی چراغ روشن میکنم، بازم تاریکه!

شب دوشنبه
دوازدهم ذیقعدة الحرام
۱۴۳۲

۹۰/۰۷/۱۷