یه آقا

یه آقا

تـــَمَنـَّیتُ مِن لَیلی عَن ِ البُعدِ نَظرَة ً...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت زهراء» ثبت شده است

حضرت فاطمۀ معصومه ـ سلام اللـه علیها ـ دختر امام کاظم علیه السلام،

از فاطمه سلام اللـه علیها دختر امام صادق علیه السلام،

از فاطمه سلام اللـه علیها دختر امام باقر علیه السلام،

از فاطمه سلام اللـه علیها دختر امام سجّاد علیه السلام،

از فاطمه سلام اللـه علیها دختر امام حسین علیه السلام،

از زینب کبری دختر امیرالمؤمنین علیه السلام،

از فاطمۀ زهرا سلام اللـه علیها بنت گرامی پیامبر اسلام صلی اللـه علیه و آله و سلّم

نقل فرمودند که آن حضرت فرمودند:

«ألا مَن ماتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحمّدٍ [صلّی اللـه علیه و آله و سلّم]، ماتَ شهیداً؛

هرکس بر محبّت آل محمّد [صلّی اللـه علیه وآله وسلّم] بمیرد، شهید است!»

 

نمی‌دونم بنازم به این سلسلۀ مبارک راویان یا ببالم بر معنای شامخ و گرانقدر این حدیث؟! آدم یاد حدیث سلسلة‌الذّهب می‌افته! بدواً که این روایت رو دیدم، چند نکته به نظرم رسید:

اولا: محبّتی که این روایت می‌گه، با محبّتی که متداول و رایج بین ماست، تفاوتش از عرش تا فرشه؛ چه محبتیه که از ثمراتش، مردن با اجر و حالت و آثار شهادته؟! ما که خودمون خوب می‌دونیم محبت‌های شُل و آبکی ما نسبت به ائمه، حائز چنین رتبه‌ای نیست.

دوما: روایت نسبت به اینکه آیا محب ـ اگرچه به مرگ طبیعی بمیره ـ می‌تونه با محبت خودش به مقام بالاتر از شهادت هم برسه یا نه، ساکته. با توجه به سایر ادله و شواهدی که وجود داره، حقیر به جزم می‌گم که شهادت، قسمتی از مقام محبینه. به قول ابوسعید ابوالخیر:

غازی (=رزمنده) به رهِ شهادت اندر تک‌و‌پوست

غافل که شهید عشق، فاضل‌تر از اوست!

در روز قیامت این بدان کِی مانَد؟!ٍ

کان کشتۀ دشمن است و این کشتۀ دوست!

سوما: از این روایت و شواهد دیگه، مشخص می‌شه که ائمه علیهم السلام، روششان بر این بوده که خونه‌های مبارکشون خالی از اسم «فاطمه» نباشه! اصلا «فاطمه» و حفظ نام و آثار اون حضرت، در جمیع شئون زندگی (مثل تبعیت در مهریه، روش شوهر و فرزندداری و...) باید در برنامۀ یک محب دوآتیشه باشه! دین ما، آیین ما، مسلک ما، مذهب ما، دل‌خوشی ما، تعصب ما، خط قرمز ما، حضرت زهرا سلام اللـه علیهاست. کعبۀ بی‌فاطمه، مُشتی گِل است!  راجع به اسم و تأثیراتش چند پست قبل صحبت کردیم.

شب پنج شنبه

مصادف با ولادت حضرت فاطمۀ معصومه سلام اللـه علیها به روایتی
اول ذی القعدة الحرام 1435
و ابتدای چلۀ کلیمیّۀ موسویّه

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تیتر از مولانا:

جمله معشوق است و عاشق پرده ای
زنده معشوق است و عاشق مُرده ای!

۰۵ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۱۶

.

           نکته‌ای که مدت‌ها قبل بهش دقت کرده بودم و باز فراموشم شده بود:
           همون‌طور که مشهوره، در بین روایاتِ تاریخ شهادت حضرت زهرا ـ سلام اللـه علیها ـ اتحاد وجود نداره. در این بین، روایت نود و پنج روز بعد از شهادت رسول خدا از همه قوی‌تر به نظر می‌رسه.
           اما نکته‌ای که مورد غفلت غالب علاقه‌مندان حضرت قرار می‌گیره اینه که اون‌ها این‌طور حساب می‌کنند: از 28 صفر تا 28 جمادی‌الأول سه ماه، (همون 90 روز) به اضافه‌ی مدت بین 28جمادی الأول تا 3 جمادی‌الثانی، که پنج روز باشه و به این ترتیب 95 روز تکمیل خواهد بود.
           لذا به همین مناسبت سوم جمادی الثانی در ایران چند سالی هست تعطیل رسمیه.

           اما با خودم فکر می‌کردم که: در صورتی این حساب صحیحه، که ماه‌های بین صفر و جمادی‌الثانی، همه به اصطلاح "سی‌پُر" باشند، نه بیست و نُه روزه. در حالی که بنا بر قاعده‌های نجومی، ـ اون‌طور که یادم هست از مطالعاتی که سابق داشته‌م ـ در محاسبات سال قمری، چنین اتفاقی محال هست که چهار ماه پشت سر هم سی روزه بیفته، و قطعا در این بین بعضی از این ماه‌ها بیست و نُه روزه خواهند بود.
           با این حساب، 95 روز از بیست و هشتم صفر، به روزهای بعد از سوم جمادی‌الثانی خواهد افتاد! یعنی باید شهادت حضرت بسته به وضعیت اواخر ماه‌های قمری تغییر پیدا کنه، نه این‌که همیشه بگیم سوم جمادی شهادت حضرته!
           به عبارت ساده‌تر: ممکنه یه سال شهادت حضرت سوم جمادی باشه، و یه سال پنجم، و یه سال چهارم!
           (و این قضیه، چیز عجیبی نیست، همون‌طوری که نسبت به شهادت حضرت اباالحسن الرضا و جوادالأئمه علیهما السلام که روز شهادت اون‌ها در آخر ماه (به ترتیب: صفر و ذی‌القعدة) قرار گرفته، و ما بسته به سی یا بیست و نُه روزه بودن ماهِ قمری، روز شهادت اون‌ها رو تنظیم می‌کنیم، به نظرم می‌رسه بد نیست نسبت به تاریخ شهادت حضرت صدیقه سلام اللـه علیها هر سال تجدید نظری بشه.
           اگرچه برخی معتقدند برپایی مجالس و سالگرد اعیاد و وفیات ائمه علیهم السلام، صرفا برای یادبود اون‌هاست، و همین‌که "حدودا و تقریبا" در اطراف روزهای شهادت، گرامی‌داشت انجام بشه، کفایت می‌کنه. ولی قبلا راجع به اشکال این نظریه، اشاره‌ای داشته‌م.)
           به هر حال توی این روزها و شب‌های بعد از شهادت حضرت زهرا هم تا دو سه روزی، حرمت رو نگه داریم.
           البته بارها قبلا گفته‌م که نکاح هیچ مانعی نداره! دوستانی که ازدواج رو هی الکی به تأخیر می‌ندازن بهونه نیارن! فقط شیرینی و کف و هلهله‌ش رو نگه دارید برای بعد روزهای عزا.
           من قسم می‌خورم اگر کسی برای حفظ دینش روز عاشورا هم ازدواج کنه، خود آقا اباعبداللـه الحسین علیه السلام بیشتر از بقیه خوشحال می‌شن! به شرط این‌که صرفا عقد صورت بگیره، و سایر رسم و رسوماتی که همراه با شادی هست، بمونه برای بعد.

۲۶ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۰۵

           بو بکش!
           به مشام تو هم می‌رسه؟ تو هم متوجه می‌شی؟
           دهه‌ی آخر ماه مبارک، انگار مادر سادات چادرعنایتش رو پهن می‌کنه رو آسمون دنیا و بوی مست کننده‌ی قلب و سرّ ولایت می‌پیچه تو ماه مبارک... که اولین ثمره‌ی این عنایت حضرت زهرا، شب نوزدهمه...
            خدا رحمت کنه مرحوم علامه‌ی طباطبایی رضوان اللـه علیه رو. من شنیده‌م بعضی از ایشون نقل کردند که شب قدر زیاد حضرت زهرا سلام اللـه علیها رو یاد کنید. این جمله، جمله‌ی عجیبیه.
           حضرت مادر سلام اللـه علیها در شب قدر چه تأثیری دارند؟  تأثیر انفعالی نفْس حضرت در عالم تکوین، ارتباطش با تقدیر مشیّت‌ الهی این شب‌ها، چطور تصور می‌شه؟ اللـه اکبر! من با این عقل ناقصم چطور بفهمم؟! لذا تو قرآن هست: و ما أدراک ما لیلة القدر؟! یعنی اصلا تو چی می‌فهمی که شب قدر یعنی چی؟ بماند این‌که امام صادق علیه السلام فرمودند "اللیلةُ فاطمة، و القدرُ اللـه"! معنای ساندویچی‌ش: "لیلة القدر" یعنی فاطمه‌ی خدا!
           دوست دارم بنویسم و از طرفی نمی‌دونم چطور... یعنی گفتن از بعضی چیزها خیلی سخته... بعضی‌ها اون‌قدر شخصیتشون عظیمه، که هرچی بنویسی، شرّ و ور و بافتنی و تخیله! چون درست نمی‌دونی با کی طرفی... این ابیات شیرین‌ترین عباراتیه که راجع به اظهار عجز از توصیفِ حضرتِ مادر خونده‌م. زبونم بند اومده. همین رو فقط دارم بگم:

ای بهشت قرب پیغمبر جمالت فاطمه
ای تمام انبیا مات جلالت فاطمه
ای تمام وحی در موج خیالت فاطمه
ای همه مرهون فیض بی‌زوالت فاطمه
طاهره انسیه حورایی نمی‌دانم که‌ای؟
فاطمه صدیقه زهرایی نمی‌دانم که‌ای؟
عقل و هوش و دانش و افکار خود را باختیم
با کمیتِ وهم تا آن سوی هستی تاختیم
یا به مضمون، یا به ایراد سخن پرداختیم
دست‌ها بر رشته‌های چادرت انداختیم
شعرها خوانده، غزلْ قطعه، قصائد ساختیم
عاقبت دیوانه گشتیم و تو را نشناختیم
حور، انسان یا ملک یا فوق اینان چیستی؟
کیستی تو؟ کیستی تو؟ کیستی تو؟ کیستی؟
!*

صبح پنج شنبه
۲۷ماه مبارک رمضان
۱۴۳۳هـ.ق

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* استاد غلامرضا سازگار. شاید بشه به جرأت گفت که در بین معاصرین، ایشون تنها کسی هستند که به این اندازه شعر فارسی برای اهل بیت سروده اند. اون هم شعرهای جون و آبدار!  حَفَظَه اللـهُ و حَشَرَهُ مَعَ أحبّائِهِ و أولیائِهِ.

۲۶ مرداد ۹۱ ، ۰۵:۲۵