یک. وایساده بودم نماز، اون بندهی خدا هم ـ بدون توجه به اینکه من نماز میخونم ـ با من حرف میزد!! و بعد از نماز خیلی جدی و با تشر میپرسید: فهمیدی چی گفتم یا نه؟!
۲۳ مهر ۹۲ ، ۰۱:۳۷
یک. وایساده بودم نماز، اون بندهی خدا هم ـ بدون توجه به اینکه من نماز میخونم ـ با من حرف میزد!! و بعد از نماز خیلی جدی و با تشر میپرسید: فهمیدی چی گفتم یا نه؟!
این پست طولانیه و چه بسا تکراری، اما توصیه میکنم با دقت و حوصله بخونید که خیلی شیرین و مفید و کاربردیه.
لغات و معنای مبهم هر بیت رو زیرش کمرنگ نوشتم که دسترسی آسونتر باشه.
جُنِّنا بلَیلَی و هی جَنَّت بغیرنا
و أُخْرَی بِنا مجنونةٌ... لا نُریدُها!
شب دوشنبه
اول ذوالحجة الحرام
1434
ـــــــــــــــــــــــــ
تیتر از خواجۀ شیراز.
عصر جمعه رقص شورانگیز باد...
حلقهی زلف تو را آرد به یاد...
کیست، پشت این دلشورههای بیکران؟
گفتی چو جان دهی به عوض بوسهای دهم
این خونبهاست! مزد وفا را چه میکنی؟!
این روزها خیلی آشفتهایم... عنایتی کن...
شب بیست و ششم
ذیقعده 1434