یه آقا

یه آقا

تـــَمَنـَّیتُ مِن لَیلی عَن ِ البُعدِ نَظرَة ً...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نماز شب» ثبت شده است

قال أمیرُالمؤمنین علیه السلام:

پیشوای دلباختگانِ پروردگار ـ که سلام خدا بر او باد ـ فرمود:


کَم مِن صائِمٍ لَیسَ لَهُ مِن صیامِهِ إلّا الجُوعُ و الظَّمَا،

چه بسا روزه‌داری که بهره از روزه‌ی خود ندارد، جز تشنگی!

و کَم مِن قائِمٍ لَیسَ لَهُ مِن قیامِهِ إلّا السَّهَرُ و العَناءُ،

و چه بسیار به‌‌پا‌خیزانی در شب، که بهره‌ای از قیام خود ندارند جز بیداری و رنج

حَبَّذا نَومُ الأکیاسِ و إفطارُهُم!*

بَه‌بَه از خواب زیرکان و بَه‌بَه از افطار آن‌ها!


وَ اللَّهِ لَنَوْمٌ عَلَى یَقِینٍ، أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ أَهْلِ الْأَرْضِ مِنَ الْمُغْتَرِّین!*

به خدا قسم! واقعاً خوابی که همراه با یقین باشد،

از [همه‌ی] عبادت زمینیانِ [مغرور و] فریفته[ی ظواهر] ارزشش بیشتر است!

عصر جمعه
سوم شهراللـه
رمضان المبارک
1434

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* نهج البلاغة، کلمات قصار، کلمه 145.

تیتر غزلی از فروغی بسطامی:
یک طایفه را بهر مکافات سرشتند
یک سلسله را بهر ملاقات گزیدند
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند...

ابن‌ابی‌الحدید در شرح این عبارت می‌گوید:
منظور از "اکیاس" در این عبارت امیرالمؤمنین، همان علمای عارف به پروردگار است. و علّت این‌که خوابشان از عبادتِ سایر مردم برتری دارد آن است که عبادات آن‌ها، مطابق با عقیده‌های راسخی است. لذا اعمال آن‌ها فروعی است که به یک اصل ثابت و دارای حقیقت برمی‌گردد و ملحق می‌شود. اما جاهلان اینطور نیستند. چرا که آن‌ها خدا را نشناخته‌اند [که حالا بخواهند واقعا او را عبادت کنند] و عبادتشان در حقیقت متوجه به سمت خدا نیست؛ پس طبیعتا پذیرفته نیست! و روی همین مبنا و معیار است که عبادت مسیحیان و یهودیان فاسد است. (شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج18، ص344)

یه آقا: اگرچه حرف ابن‌ابی‌الحدید از جهتی صحیح است که عبادت جاهلان به خاطر منشأ فاسدش طبیعتا نباید پذیرفته شود، اما خداوند متعال از روی کرم و فضلش عبادت "مای عوام" را می‌پذیرد. خودش فرموده است: وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى‏ مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدا: و اگر فضل و رحمت واسعه‌ی خداوند بر سر شما نبود، هیچ‌گاه ـ حتی ـ یک نفر از شما پاک نمی‌شد. (سوره نور، آیه21).

۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۸:۵۴

چند شب قبل، توی محل تحقیقات موندم. یه سجاده‌ی سفید برداشتم و رفتم اتاقِ کتاب‌خونه. سجاده رو پهن کردم و با خودم گفتم بذار قبل از نماز شب، یه کمی فکر کنم. تأمّل و آرامش قبل از نماز، اثر خوبی توی حضور قلب داره. نشستم به فکر کردن. یه لحظه چشمامو بستم وباز کردم دیدم فضای اتاق به شدّت روشن شده! اگر خیال کردید نور اسفهبدیّه رو شهود کردم، سخت در اشتباهید! یه نگاه به ساعت انداختم دیدم ساعت شش و بیست دقیقه‌ی صبحه!!!
           قبول باشه إنشاءاللـه! خسته نباشید!
           نمی‌دونستم بخندم یا گریه کنم!
           یه بنده‌ی خدایی بود می‌گفت اومدیم قدس رو آزاد کنیم، کربلا رو هم از دست دادیم. حالا حکایت ماست!

 

شب سه شنبه
آخر شعبان المعظم
1434

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تیتر از سعدی شیرازی. غزل جالبیه که بوی توحید میده. چند بیتش:
زهدت به چه کار آید؟ گر رانده‌ی درگاهی
کفرت چه زیان دارد؟ گر نیک سرانجامی
بیچاره‌ی توفیقند، هم صالح و هم طالح
درمانده‌ی تقدیرند، هم عارف و هم عامی
جهدت نکند آزاد، ای صید که در بندی!
سودت نکند پرواز، ای مرغ که در دامی...

۱۸ تیر ۹۲ ، ۰۲:۱۵