و فدیناه بذبح عظیم...*
۱. مرحوم آقا سید ضیاء الدّین درّی، استاد فلسفه، و از منبریهای معروف "تهران قدیم" بود. ظاهرا شب هشتم، یا نهم محرم ِ یکی از سالهایی که ایشون تو حسینیهای منبر میرفته، جوونی قبل از شروع سخنرانی میاد و میپرسه: منظور حافظ از شعر "مرید پیر مغانم، زمن مرنج ای شیخ/چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد" چیه؟ ایشون جواب اون جوون رو، وقت سخنرانی و بالای منبر میده که: منظور از پیر مغان، حضرت أمیرالمؤمنین علیه السلام، و شیخ، آدم ابوالبشر هست. آدم عهد کرد که از گندم نخوره، اما خورد. و أمیرالمؤمنین علیه السلام هیچ وعدهای از این بابت نداد، و تمام عمرش رو با نون جو سپری کرد.
اون محرم میگذره و به محرم سال بعد نرسیده، مرحوم درّی فوت میکنه. درست شبی که سال قبلش اون جوون سؤال پرسیده بود، در عالم رؤیا آقا سید ضیاء الدّین درّی رو میبینه که بهش میفرماد: جوون! تو چنین شبی در سال قبل از من سؤالی پرسیدی و من جوابی دادم؛ اما حالا که اومدم این طرف، حقیقت مطلب به شکل دیگهای برام منکشف شده: مراد از شیخ، حضرت ابراهیم خلیل، و منظور از پیر مغان حضرت سیدالشّهداء علیهما السلامـــه. مقصود حافظ از وعده، ذبح فرزند بوده، که ابراهیم خلیل وعده کرد که انجام بده، اما در واقع انجام نداد؛ و حضرت سیدالشّهداء علیه السلام روز عاشورا، با ذبح میوهی دلش، علی اکبر علیه السلام به جا آورد...
۲. حالا بشین فکر کن آیهی "و فدیناه بذبح عظیم" یعنی چی؟ دقت کن ببین ذبح عظیم یعنی کی؟
۳. حج ناتمام سید الشّهداء علیه السلام؛ قربانی دقیقا یک ماه به تأخیر افتاد...
شب پنج شنبه
یازدهم ذی الحجّة
۱۴۳۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* سوره صافات، آیه ۱۰۷.