آن صوت دلربا و نغمه ی مستانم آرزوست!*
دوشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۱، ۰۱:۰۷ ب.ظ
آخ آخ! چقدر هوس کردهم برم یه حموم سنتی/سونا بخار رو قرق کنم، بعد درجهی حرارت اونجا رو ببرم بالا تا از غلظت بخار آب، چشم چشم رو نبینه!
لُنگی ببندم به کمر و بخوابم دمر و یکی بیاد یه کیسهی درست حسابی به تنم بکشه و مشتمالی بده و یه خوش صدایی هم باشه ـ ترجیحا محمدصادق! ـ گوشهی گرمابه واسه خالی نبودن عریضه مث بلبل چهچه بزنه و غزل بخونه! آی حالی میده! به جان آدمیّت!
دوشنبه
۹شوال
۱۴۳۳هـ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* فی البداهه، به تقلید از غزل معروف دیوان کبیر ملای رومی.
۹۱/۰۶/۰۶