آرام دل غمگین، جز دوست کسی مگزین...
...این خلق به تفصیل در هر پیشهای و صنعتی و منصبی [میکوشند] و تحصیل نجوم و طب و غیر ذلک میکنند و هیچ آرام نمیگیرند، زیرا آنچه مقصود است به دست نیامده است. آخر معشوق را "دلآرام" میگویند، یعنی که دل به وی آرام گیرد؛ پس به "غیر" چون آرام و قرار گیرد؟!*
ألا بذکر اللـهِ، تطمئنّ القلوب...*
دوشنبه
یازدهم شوال
1434
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* فیه ما فیه مولانا.
** سوره رعد، آیه 28: هان که دلها تنها با یاد خدا آرام میگیرد!
تیتر، مصرعی از عراقی. قسمتی از این غزل زیبای اوست:
آرامِ دلِ غمگین، جز دوست کسی مگزین
فیالجمله همه او بین، زیرا همه او دیدم
دلدار دلافگاران غمخوار جگرخواران
یاریدهِ بییاران، هرجا همه او دیدم
دیدم گلِ بستانها، صحرا و بیابانها
او بود گلستانها، صحرا همه او دیدم!
دیدم همه پیش و پس، جز دوست ندیدم کس
او بود، همه او، بس، تنها همه او دیدم
هان! ای دل دیوانه، بخرام به میخانه
کاندر خم و پیمانه پیدا همه او دیدم
در میکده و گلشن، مینوش می روشن
میبوی گل و سوسن، کاینها همه او دیدم
در میکده ساقی شو، می در کش و باقی شو
جویای عراقی شو، کو را همه او دیدم...