طالع بخت مرا هیچ منجّم نشناخت...
چهارشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۱۵ ق.ظ
دغدغهای که این روزها دارم و فکری که تمام قلبم را به خودش مشغول کرده، برایم سابق ندارد. آنچه که از حوادث، در این مدت، بر منِ خستهدل رفته است آنقدر عجیب و جالب و غمبار بوده، که اگر کمکم مینوشتمش، قطعاً هر روز سر میزدی تا ادامۀ ماجرای زندگیام را بخوانی.
این روزها، چشم امّیدم به نفَس پاکِ سحرخیزان شهر است و بس؛ که با «هو»یی، آب رفته از جوی را برگردانند...
شب چهارشنبه
سیزدهم شعبان المعظم
1435
۹۳/۰۳/۲۱