رفیقان میروند، نوبت به نوبت!
چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۰، ۱۰:۵۲ ب.ظ
تصور کن! مجید ازدواج کرد! کِرکِر خندهست این بشر! حالا امشب رفتهم خونه باباش اینا، میبینم کسی نیست و خودش نشسته پشت کامپیوتر، داره فوتبال بازی میکنه!! چه حوصلهای! نشسته بود دونه دونه اسم بازیکنهای اینتر میلان رو عوض کرده به مثلا: صغری خانوم، کلثوم ننه و...! خندیدم و گفتم: به به! متأهلهای مملکت رو نیگاه! خیلی جدی جواب میده: خبر نداری! اصلا بعد ازدواج بچه بازی انقدر میچسبه که نگو!
اینو نوشتم، که بعدها به بدبختی دوران جوونیم بخندم! مجید هم تو زندگی از ما جلو زد!
شب چهارشنبه
۸شوال المکرم
۱۴۳۲
۹۰/۰۶/۱۶