یه آقا

یه آقا

تـــَمَنـَّیتُ مِن لَیلی عَن ِ البُعدِ نَظرَة ً...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوستی از نگاه اسلام» ثبت شده است

           «... شما در وجدان خود فرض کنید یک آقا و صاحب‌خانه‏اى، دو خادم دارد:

           اوّلى بسیار باهوش و زرنگ و پُرعمل و فرمان‌بردار، به‌طوری‌که ابداً از دستورات صاحبخانه تجاوز نمى‏کند؛ هر روز بامدادان برمى‏خیزد و حیاط را مى‏روبد و آب مى‏پاشد، و منزل را گردروبى مى‏کند، و لباس خود را مؤدّبانه مى‏پوشد و کارهاى خارج و داخل منزل را انجام مى‏دهد؛ ولى این خادم دزد است، خودش خیانتکار است، پیوسته مترصّد است که صاحبخانه بمیرد و یا سفر کند و او به حریم منزل خیانت کند، و به اطفال صاحب‌خانه تجاوز کند، و اموال را سرقت کند، و یا خود را صاحب‌خانه بداند، و در نیّت داشته باشد که مُهر و امضاى او را جعل کند و صاحبخانه را خادم خود معرّفى کند!

           دوّمى، خادمى است دوستدار و محبّ صاحب‌خانه، و دوستدار حریم و اطفال او، شخصى است امین که حتّى در خواب هم خواب خیانت نمى‏بیند، پیوسته که نگاهش به صورت مولا و آقاى خود مى‏افتد اشک رحمت در چشمانش حلقه مى‏زند، و اگر خارى به پاى‏ طفلى خَزَد، جانش آزرده مى‏شود، پیوسته اطفال را محبّت مى‏کند، و دوست دارد که خانه و صاحب‌خانه همه معمور و آباد، و خانه با صاحبخانه دائم و برقرار باشد؛ ولى بعضى از اوقات به واسطه ضعف و یا فرضاً تنبلى مى‏خوابد، و حیاط را نمى‏روبد، و سطل خاک‌روبه را به سپور نمى‏دهد.

           کدامیک از این دو خادم محترمند؟ و کدامیک در نزد مولا و صاحب‌خانه معزّز و گرامى‌اند؟

           صاحب‌خانه از خادم اوّلى هر آن در اضطراب است که مبادا خیانت و جنایتى کند، زیرا که نفس او شریر است؛ ولى از خادم دوّمى در امان است، سفر مى‏کند و غیبت مى‏نماید، و دلهره‌اى هم ندارد.

           اینجاست که مُفاد این همه روایات روشن مى‏شود، که مَناط و معیار سعادت و تقرّب و قبولى اعمال، ایمان صحیح و عقیدۀ متین و استوار و نیّت پاک و محبّت به دین و اولیاى دین است. و مناط و میزان شقاوت و بازگشت اعمال و نادیده گرفتن و به گمى منتهى شدن، عقیده فاسد و نیّت آلوده و ایمان با شائبه و عدم محبّت به دین و اولیاى دین است.

           آرى، اگر کسى در مقابل رسول الله [صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم] بایستد و با او محاجّه کند و فرمان او را به احترام با جان و دل نخرد، نماز خواندن، روزه گرفتن، و لباس زاهدانه پوشیدن چه ثمرى دارد؟ حقّاً جز ملعبه و بازى چیزى نیست!

           و اگر کسى مطیع صِرف باشد و محبّ و دوستدار باشد و رسول الله و اهل بیت و خاصّان و نزدیکان او را محترم بشمارد و به دیده إعزاز و اکرام بنگرد، گناه مختصر ناشى از شهوت، ـ نه از انکار و استکبار ـ کجا ضررى مى‏رساند؟

           اینجاست که بابى از معارف الهیّه دینیّه به روى ما باز مى‏شود و با ادراک این حقائق در عالم نوینى از علم وارد مى‏شویم: محبّت، جان را به جان پیوند مى‏دهد، محبّت عمل محبوب را عمل محبّ مى‏کند، محبّت جان حبیب و محبوب را متّحد مى‏سازد، محبّت معیّت مى‏آورد، و بنا به خاصیّت ظروف مرتبطه، شفاعت براى اهل محبّت است، نه اهل عداوت‏...».*

شب پنجشنبه
هفتم ربیع الاول
1435

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* تمام متن برگرفته از "معادشناسی"، علامه حسینی طهرانی، ج9، ص275.

۱ نظر ۱۸ دی ۹۲ ، ۲۰:۵۲

رسول خدا صلی اللـه علیه و آله و سلّم فرمودند:

الْمَرْءُ عَلَى دِینِ‏ خَلِیلِهِ‏ وَ قَرِینِه؛ فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ یُخَالِل.*

انسان، همان رنگ و بو، حال و هوا، و مذهب و اعتقاد و دینی را می‌گیرد
که رفیق و انیس و دلدار و همنشینش دارای آن است.
پس هرکدام از شما باید دقت کند که با چه کسی رفاقت دارد.

گل

به قول سعدی:
گلی خوش‌بوی در حمّام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مُشکی یا عبیری؟!
که از بوی دلاویز تو مستم!
بگفتا: من گِلی ناچیز بودم
ولیکن مدّتی با گُل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد
و گرنه من همان خاکم که هستم!

سه شنبه
20ـ 6 - 1434

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* أمالی شیخ طوسی، مجلس هجدهم، ص518؛ أصول کافی، ج2، ص375، بابُ مجالسةِ أهل المعاصی.

پُست تیترش رو از پروین اعتصامی وامداره. بیت کاملش اینه:

نوگلی پژمرده از گلبن به خاک افتاد و گفت:

خوار شد چون من هر آنکو همنشینش بود خار.

۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۶:۲۲

           دیدید بعضی وقت‌ها الفاظی که به زبون میاد، از فکرمون سبقت می‌گیره و قبل از تأمل صحبت می‌کنیم؟
           داشتم وضو می‌گرفتم و توی آینه به خودم نگاه می‌کردم، یک دفعه بی‌اختیار ـ بدون این‌که تازگی این جمله رو خونده باشم یا اصلا از قبل توی ذهنم بوده باشه ـ از دهنم پرید: یا جُنادَة... اِسْتَعِدْ لِسَفَرِک... قبلَ حُلُولِ أجلِک...
           تعجب کردم! عجب! این عبارت از کجا اومد؟! این جمله رو کی گفت؟!
           فکر کردم... یادم اومد فردا (یعنی هفتم صفر، بنا بر روایت صحیح‌تر از بیست و هشتم ماه) شهادت آقا امام حسن مجتباست ـ علیه السلام‌ـ.
           حالا قضیه چیه؟ خودتون کاملش رو بخونید:

۳۰ آذر ۹۱ ، ۱۳:۲۵