*...راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
دیشب همچین ساعتی بود که داشتم تو کوچه پس کوچهها قدم میزدم و با خودم فکر میکردم که آیا من به مقصد میرسم؟ اون چیزی که از خدا میخوام، آخرش نصیبم میشه؟ به این فکر میکردم که حالا اون چیزی که من دنبالش هستم، رسیدن به مقام "انسان کامل" هست؛ و این خواستهی کمی نیست؛ منی که هیچی نیستم، آیا میرسم؟
و بعد ذهنم منتقل شد طرف اینکه چه کارهایی بوده در راه خدا ـ تا همینجا حتی ـ که فراموش کردهم انجام بدم. یا اینکه ابعاد خاصی از تربیت روحیم رو غافل بودهم اصلا. اینا چی میشه؟ جبرانش چطوره؟ داشتم فکر میکردم که جدیدا سعی میکنم خودم رو بسپارم به خودش، آیا همین کافیه؟
همینطور که این فکرها از ذهنم میگذشت، از کنار خونهای گذشتم که صدای قرآن ازش بلند بود. توی کوچه دقیقا تا از درب اون خونه رد میشدم، این آیه رو با صدای خوشی شروع کرد خوندن: وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُون........
اگه بدونی چه حالی شدم...
شب سه شنبه
۲۳جمادی الآخر
۱۴۳۳هـ.ق
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست.../حافظ.