یه آقا

یه آقا

تـــَمَنـَّیتُ مِن لَیلی عَن ِ البُعدِ نَظرَة ً...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

           خاله‌م، به دنبال عروس رؤیاهاش زنگ زده به یه خونه‌ای. از قضا خود دختره برداشته. خاله‌م فکر کرده مادرشه. بعد از سلام و علیک، گفته که می‌خواد برای امر خیر خدمت برسه!
           دختره گفته: خودم هستم! لطفا تشریف نیارید! من به طور کلی قصد ازدواج ندارم.
           ـ چرا؟
           ـ آخه دیگه هیچ پسر خوبی وجود نداره!!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تیتر از پروین اعتصامی که اتفاقا مرد نیست!!

۳۱ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۵۵

.

           نکته‌ای که مدت‌ها قبل بهش دقت کرده بودم و باز فراموشم شده بود:
           همون‌طور که مشهوره، در بین روایاتِ تاریخ شهادت حضرت زهرا ـ سلام اللـه علیها ـ اتحاد وجود نداره. در این بین، روایت نود و پنج روز بعد از شهادت رسول خدا از همه قوی‌تر به نظر می‌رسه.
           اما نکته‌ای که مورد غفلت غالب علاقه‌مندان حضرت قرار می‌گیره اینه که اون‌ها این‌طور حساب می‌کنند: از 28 صفر تا 28 جمادی‌الأول سه ماه، (همون 90 روز) به اضافه‌ی مدت بین 28جمادی الأول تا 3 جمادی‌الثانی، که پنج روز باشه و به این ترتیب 95 روز تکمیل خواهد بود.
           لذا به همین مناسبت سوم جمادی الثانی در ایران چند سالی هست تعطیل رسمیه.

           اما با خودم فکر می‌کردم که: در صورتی این حساب صحیحه، که ماه‌های بین صفر و جمادی‌الثانی، همه به اصطلاح "سی‌پُر" باشند، نه بیست و نُه روزه. در حالی که بنا بر قاعده‌های نجومی، ـ اون‌طور که یادم هست از مطالعاتی که سابق داشته‌م ـ در محاسبات سال قمری، چنین اتفاقی محال هست که چهار ماه پشت سر هم سی روزه بیفته، و قطعا در این بین بعضی از این ماه‌ها بیست و نُه روزه خواهند بود.
           با این حساب، 95 روز از بیست و هشتم صفر، به روزهای بعد از سوم جمادی‌الثانی خواهد افتاد! یعنی باید شهادت حضرت بسته به وضعیت اواخر ماه‌های قمری تغییر پیدا کنه، نه این‌که همیشه بگیم سوم جمادی شهادت حضرته!
           به عبارت ساده‌تر: ممکنه یه سال شهادت حضرت سوم جمادی باشه، و یه سال پنجم، و یه سال چهارم!
           (و این قضیه، چیز عجیبی نیست، همون‌طوری که نسبت به شهادت حضرت اباالحسن الرضا و جوادالأئمه علیهما السلام که روز شهادت اون‌ها در آخر ماه (به ترتیب: صفر و ذی‌القعدة) قرار گرفته، و ما بسته به سی یا بیست و نُه روزه بودن ماهِ قمری، روز شهادت اون‌ها رو تنظیم می‌کنیم، به نظرم می‌رسه بد نیست نسبت به تاریخ شهادت حضرت صدیقه سلام اللـه علیها هر سال تجدید نظری بشه.
           اگرچه برخی معتقدند برپایی مجالس و سالگرد اعیاد و وفیات ائمه علیهم السلام، صرفا برای یادبود اون‌هاست، و همین‌که "حدودا و تقریبا" در اطراف روزهای شهادت، گرامی‌داشت انجام بشه، کفایت می‌کنه. ولی قبلا راجع به اشکال این نظریه، اشاره‌ای داشته‌م.)
           به هر حال توی این روزها و شب‌های بعد از شهادت حضرت زهرا هم تا دو سه روزی، حرمت رو نگه داریم.
           البته بارها قبلا گفته‌م که نکاح هیچ مانعی نداره! دوستانی که ازدواج رو هی الکی به تأخیر می‌ندازن بهونه نیارن! فقط شیرینی و کف و هلهله‌ش رو نگه دارید برای بعد روزهای عزا.
           من قسم می‌خورم اگر کسی برای حفظ دینش روز عاشورا هم ازدواج کنه، خود آقا اباعبداللـه الحسین علیه السلام بیشتر از بقیه خوشحال می‌شن! به شرط این‌که صرفا عقد صورت بگیره، و سایر رسم و رسوماتی که همراه با شادی هست، بمونه برای بعد.

۲۶ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۰۵

...با قتل محسن دست دشمن باز گردید

کشتار آل فاطمه آغاز گردید

تا دست بیداد سقیفه آتش افروخت

بیت علی تا خیمه‌های کربلا سوخت

وقتی که زهرا سیلیِ غصب فدک خورد

در مقتل خونْ دخترش زینب کتک خورد

تا دست حیدر بسته با دست جفا شد

دست علمدار حسین از تن جدا شد

وقتی خلافت را زحیدر غصب کردند

طاغوت‌ها را تا قیامت نصب کردند

آل محمّد کشته‌ی این خنجر اَستند

حجّاج‌ها زاییده‌ی این مادر اَستند

تنها نه انکار ولایت از سقیفه است

تا روز محشر هر جنایت از سقیفه است

اعلانِ جنگِ با خدا روز سقیفه است

بیدادها را ابتدا روز سقیفه است

شیعه جدا از آل پیغمبر نگردد

یک گام از راهی که رفته بر نگردد

هر کس که زهرائی‌ست پرچمدار دین است

سیلی خور خطّ امیرالمؤمنین است...*

شب شنبه
دوم جمادی الثانی
ایام شهادت مادر سادات
حضرت صدیقه ی طاهره
بهانه ی خلقت
فاطمة الزهراء
روحی و أرواح العالمین فداها
1434

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* حاج غلامرضا سازگار.

شعر تیتر از مرحوم آیت اللـه حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی ـ مشهور به کمپانی ـ.
یعنی:
وای بر آنان از خشم خدای جبّار، به خاطر ظلمی که بر ریحانه پیامبر برگزیده ی خدا روا داشتند... .

۲۴ فروردين ۹۲ ، ۰۰:۳۳

یک.
کربلا

           جدای از مشغله‌ها، اصلا این روزها دستم به نوشتن نمی‌ره.
           قبل از تعطیلات نوروز بود که به صورت انفرادی راهی عتبات شدیم. قبل از هر جا ـ به رسم ادب ـ مشرف شدیم نجف. شب اول رو بدون زیارت کردن، رفتیم یه مسافرخونه. فردا صبحش خونه‌ی سیدعلی رو پیدا کردیم و رفتیم ساکن شدیم. پنج روز نجف موندیم. جز حرم مولا أمیرالمؤمنین علیه السلام، مرقد انبیای الهی عظام، حضرت هود و حضرت صالح علیهما السلام رو زیارت کردیم.
           وادی‌السلامِ عجیب، و قبر مرحوم قاضی رو هم بهره‌مند شدیم.
           روز ششم مشرف شدیم کربلا. پنج روز در کربلا بودیم، که دو روز آخر رو خیلی سخت تحمل کردم. فضای حرم و حجم مصیبت‌ها، گاهی اوقات خیلی روی قلبم فشار می‌آورد. قتلگاه رو که دیدم، نزدیک بود بالا بیارم... بگذریم.
           حرم حضرت اباعبداللـه روحی له الفداء و مهمان‌نوازی حضرت بی‌نظیر بود. حلاوت زیارت شب جمعه‌ی کربلا رو هیچ‌وقت فراموش نخواهم کرد.
           روز جمعه ـ که روز پنجم اقامت ما در کربلا بود ـ با زیارت وداع حرمین شریفین و زیارت تلّ زینبیه و قتلگاه و قبر مرحوم ابن فهد حلّی به پایان رسید.
           و من اصلا طوری محو عنایات حضرت سیدالشهداء علیه السلام بودم که فراموش کردم سر قبر مرحوم سیدهاشم حدّاد و مرحوم ملاحسین‌قلی همدانی مشرف بشم.
           اقامت از حدّ پنج روز تمام که گذشت، به سمت کاظمین حرکت کردیم. سه روز مهمان امامین الکاظمین علیهما السلام بودیم و یک روز هم در این بین به زیارت سامراء و دو امام بزرگوار و حضرت أباجعفر (سیدمحمد) علیهم السلام مشرف شدیم.
           در تمام مدت اقامت کربلاء و کاظمین مهمان آشنایان و دوستان بودیم، جز روز آخر که از برخورد با "اغیار" ملول شدیم و از صبح تا شب در روضه‌ی منوره‌ی حضرت موسی بن جعفر و جوادالأئمه علیهم السلام پناه گرفتیم.
           بعد از چهار روز اقامت در کاظمین، به سمت ایران حرکت کردیم که مجموعا از روز حرکت تا برگشت، 17 روز طول کشید.
واقعا زیارت، چقدر در طرز فکر آدم اثر داره. خیلی عجیبه.
            اما از بین این همه، حال روضه‌ی منوره‌ی امیرالمؤمنین و حرم سید محمد و مسجد سهله، و مسجد براثا در بغداد، حال خاصی داشت. یک تجلی توحیدی در این چهارمکان احساس کردم که در جاهای دیگه نبود. الحمدلله... الحمدلله...
            نمی‌دونم چرا فکر و قلمم جامد شده. نمی‌تونم بنویسم. حالش نیست. 

 
با لبت رنگ عقیق یمن از یادم رفت

هم چنان که جگر خویشتن از یادم رفت
من اویسم بگذارید که اُطراق کنم
بوی شهر تو که آمد قَرَن از یادم رفت
جذبه‌ی عشق چنین است: فقط ذوب کند!
صحبت نام تو شد نام "من" از یادم رفت
قصد "ربِّ اَرِنی..." گفتن من دیدن توست
تا نگاهم به تو افتاد "لَنْ..." از یادم رفت
مرغ باغ ملکوتم به حرم آمده‌ام
بر روی گنبد زردت چمن از یادم رفت
مثل فطرس نکنم پشت به گهواره‌ی تو
بال من خوب که شد پر زدن از یادم رفت
"ندهد فرصت گفتار به محتاج، کریم"
بی سبب نیست کنارت سخن از یادم رفت
می‌رود دل به همان جا که تعلّق دارد
صحبت کرب و بلا شد وطن از یادم رفت...*

قم المقدسة
شب سه شنبه
بیست و هشتم
جمادی الأول

تکمیل در عصر جمعه
اول جمادی الثانی
1434

ـــــــــــــــــــــــــــــ
* علی اکبر لطیفیان.
شعر تیتر از سعدی.

۱۹ فروردين ۹۲ ، ۲۱:۴۵

بسم اللـه الرحمن الرحیم

صلی اللـه علیک یا أباعبداللـه

شب دوشنبه

یازدهم جمادی الاول

1434

کربلاء المقدسة

۰۵ فروردين ۹۲ ، ۰۰:۲۲