یه آقا

یه آقا

تـــَمَنـَّیتُ مِن لَیلی عَن ِ البُعدِ نَظرَة ً...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هیئت» ثبت شده است

           ۱. این چند روز، مرتب یه سری اتفاقاتی می افته که حسابی گیجم کرده! بدبختی اینجاست که نمیتونم واسه کسی تعریفشون کنم. یکیش مشکل استاد "میمـ"ـه. جدیدا استاد وارد فاز جدیدی از شهود شده! و اینطور که من فهمیدم، ایشون در حین ورود و گردش تو عالم برزخه. استاد این چند وقته بارها از غیب خبر میده. تا اینجاش، قبلا هم بود، اما جدیدا خیلی زیاد و متمرکز رو یه سری مسائل خاصه. جدیدا از باطن افرادی که هیچ ارتباطی به ما ندارند، صحبت می کنه. مثلا دو سه تا از مراجع تقلید رو برام روشن کرد! میگفت اینا نیتشون خالص نیست و خیلی چیزای دیگه که نمیتونم بنویسمشون. خدایا! اینا رو کجا بگم تا سبک شم؟ یه چیز خیلی عجیبتر هست و اونم این که استاد نزدیک ده روز پشت سر هم نخوابید! وَجدی که من از استاد تو این دو هفته دیدم، در طول این سه سال ندیده بودم. اصلا یه جور دیگه شده. شنیدم که بعضیا به استاد گفتن تو دیوونه ای! خب البته حق هم دارن، اونا که نمیدونن پشت پرده چه اتفاقی افتاده. مردم عقلشون به چشمشونه. چمیدونن بندگان خدا؟!
           چیزی که انتظارش رو نداشتم، این بود که تو این چند روز، واقعا کنترلش رو از دست داده. قبل از این، هرچی داشت، برا خودش داشت و گاهی هم منو به خلوت خودش راه میداد و یه چیزایی از اسرار رو برام باز میکرد. سکوتهای طولانی ای داشت و اصلا نمیتونستی ازش مطلب بکشی. اگه کسی جلوش بدِ علما رو می گفت، ناراحت می شد، گرچه می دونست اون عالِمی که داره ازش بدگویی میشه، آدم علیه السلامی نیست، و این صحبتها هم راسته. اما این چند روز دیگه اینطوری نیست! حدس میزنم این وضعیت برای استاد، فقط یه "حالـ"ـه. این مرحله از سلوکش که بگذره، جامع دو عالم میشه، "حالـ"ش که تبدیل به "مقام" شد، احتمالا این آتشفشان دوباره خاموش بشه.
           ۲. تا شب اول محرم، تقریبا یه هفته مونده. بچه های هیئت به تکاپوی آماده کردن هیئت افتادن. به بهونه عید غدیر، خیلی از کارا جلو جلو انجام شد. بچه ها یه سیستم صوتی هفتصد تومنی خریدن، با دوتا میکروفون، و یه جفت پایه باند. از کل خریدها، مونده چندمتر پارچه مشکی، تا خرید پارچه های فاطمیه کامل بشه.
           هیئت با این تغییرات اساسیش، حسابی رفته زیر قرض. فکر نکنم امسال بتونیم بعد هر مجلس درست و حسابی از عزادارا پذیرایی کنیم. 
           قراره دوشنبه، جلسه توجیهی هیئت برا سال جدید قمری برگزار بشه. دوست دارم این یه هفته سریعتر از همیشه بگذره؛ دلم از الآن برا محرم پر میکشه.

شب ۲۲/۱۲/۱۴۳۰

۱۸ آذر ۸۸ ، ۱۸:۳۴