یه آقا

یه آقا

تـــَمَنـَّیتُ مِن لَیلی عَن ِ البُعدِ نَظرَة ً...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

پسرانه پیشم آیی، پدرانه بوسمت لب...*

چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۳۸۹، ۰۵:۵۷ ب.ظ

           کتاب‌خونه‌ی آیت اللـه مرعشی نجفی، یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌‌های کتاب ایرانه. چند روز پیش برا مطالعه رفته بودم اون‌جا. یه کتاب از تالار قفسه‌باز برداشته بودم نگاه می‌کردم، رسیدم به صفحه‌ای که نویسنده یه بیت شعر به عنوان شاهد آورده بود:
پسرانه پیشم آیی،  پدرانه  بوسمت لب
چه کنم  پسر ندارم،  چه کنی پدر نداری!
بعد دیدم یکی که قبل از من این کتاب رو می‌خونده، اومده شعر رو اصلاح کرده و روی بعضی لغاتش خط کشیده و کنارش درست‌ترش (!) رو نوشته. نتیجه‌ش شده بود:
عاشقانه  پیشم آیی،  برادرانه  بوسمت لب
چه کنم خواهر ندارم،چه کنی شوهر نداری!
           یکی از رفقا پیشم درس می‌خوند، نشونش دادم و کلی خندیدیم. حالا کتاب‌خونه‌ی ساکت، و من هرچی می‌خواستم جلوی خنده‌مو بگیرم، نمی‌تونستم! خنده‌م از شعر نبود؛ از این می‌خندیدم که موقع خوندن این کتاب علمی خشک، این چطور به ذهنش رسیده بره تو این فاز و شعرو عوض کنه؟! البته اصلاحیه‌ی این آقای خوش‌ذوق، از جهت وزن لنگ می‌زد! باید می‌نوشت:
دلبرانه   پیشم  آیی، همسرانه بوسمت لب
چه کنم که زن ندارم، چه کنی شوهر نداری!

چهارشنبه ۱۲/۶/۱۴۳۱

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*شعر از حکیم مشهور، میرزا ابوالقاسم میرفندرسکی هست.

۸۹/۰۳/۰۵