یه آقا

یه آقا

تـــَمَنـَّیتُ مِن لَیلی عَن ِ البُعدِ نَظرَة ً...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

زگریه مردم چشمم نشسته در خون است

جمعه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۱، ۰۷:۲۱ ب.ظ

           بعد از ظهری داشت باهام حرف می‌زد که یهو حرف‌هاشو قطع کرد: چرا چشات انقدر قرمز شده؟
           ـ بس که این چند روز از دوری‌ش گریه کرده‌م.
           راست گفتم؛ چون می‌دونستم جدی نمی‌گیره. همینطور هم شد: بلند خندید.

شب شنبه
21 / 03 / 1434

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تیتر از حافظ. بیت کامل:

زگریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است...

۹۱/۱۱/۱۳